این مراسم با مداحی حاج منصور ارضی، حاج محمود کریمی و سیدمحمود علوی و به منظور ادای احترام شهروندان تهرانی به خدمات صادقانه رئیس‌جمهور شهید در مصلای تهران برگزار می‌شود.

۱۸:۵۹ – انتظار هم رزم‌های آیت الله رئیسی برای وداع با یار قدیمی‌

می‌گفتند حاج ابراهیم مزدش را خیلی به جا و خوب از خدا گرفت و نتیجه چهل سال خدمتش را با شکوه به دست آورد.

۱۹:۰۰- انتظار پدر و مادر افغانستانی به همراه فرزندانشان در مصلای تهران برای وداع با پیکر شهدا، این پدر و مادر می‌گفتند ما با وجود آیت الله رئیسی در کشور ایران احساس دلگرمی داشتیم.

۱۹:۲۷- اقامه نماز مغرب و عشا و هم چنان در انتظار رسیدن پیکر شهدا در مصلای امام خمینی (ره).

۲۰:۲۵- غم و ماتم در چهره زنان عزادار؛ شهید رئیسی شبیه به حاج قاسم داغدارمان کرد.

۲۱:۰۰- مصلای تهران مملو از جمعیتی است که چشم به راه سید شهیدان خدمت و یارانش هستند.

-مراسم به طور رسمی از ساعت ۲۱ آغاز شد. ازدحام جمعیت از ساعات ابتدایی بازشدن درهای مصلای تهران باعث ترافیک در خیابان‌های مجاور شده.

نیروی انتظامی همراه با بسیج سپاه پاسداران حضور گسترده‌ای برای تسهیل در رفت و آمد اتومبیل‌های عزاداران برای ورود به مصلای داشتند.

۲۱:۰۵- کودکان خردسال و نوزادان همراه با والدین خود در مراسم حضور دارند.

-کهنساالان نیز حضور پررنگی در این مراسم داشتند که چشمان آشکبار آنها مورد توجه اکثر رسانه‌ها قرار گرفتند.

– رسانه‌های خارجی پوشش گسترده‌ای از وداع ملت ایران در مصلای تهران با شهدای راه خدمت دارند.

پس از مداحی‌های مختلف سخنران‌ها یکی پس از دیگری در رثای شهید رئیسی و هیأت همراه او سخن گفتند.

۲۱:۲۵- ازدحام جمعیت باعث باز شدن ورودی‌های بیشتری شد تا ترافیک انسانی کمتری تشکیل شود.

نذوراتی همچون نان و آب مقابل درهای ورودی در حال پخش است‌.

-سردو جمهوری اسلامی ایران اشک در چشمان عزاداران جاری کرد.

-سپس دختر نوجوانی به نمایندگی از قشر دانش آموز کشور سخنرانی کرد.

– قطعه موسیقی رئیس جمهور فقید برای نخستین بار در مصلای پخش شد. هنگام خواندن این آهنگ چراغ‌های شبستان تقریباً خاموش شد و حاضران با نور گوشی‌های تلفن همراه خود نورپردازی کردند.

۲۲:۱۵- ورود پیکر شهدا به مصلای امام خمینی (ره).

پیکر پاک شهیدان راه خدمت وارد مصلای شدند. همین خبر وقتی به گوش حاضران در محل رسید سراسیمه قصد داشتند وارد شبستان شوند اما ازدحام جمعیت مانع از این امر شد.

حاج منصور: روزی سید به من گفت اگر مردم تو من را بشور، امروز بر پیکرش گفتم که چگونه این کار را کنم.